English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inspection arms U سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
visiting correspondent U نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
saint U نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
saints U نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
examine U بازدید
revision U بازدید
control U بازدید
controlling U بازدید
visit U بازدید
examining U بازدید
surveying U بازدید
examines U بازدید
reviewal U بازدید
examined U بازدید
revisions U بازدید
controls U بازدید
reviewed U بازدید
review U بازدید
inspection U بازدید
visits U بازدید
reviewing U بازدید
visited U بازدید
reviews U بازدید
inspection well U چاه بازدید
personnel monitoring U بازدید پرسنلی
home visit U بازدید خانواده
visitor U بازدید کننده
visitors U بازدید کننده
spot check U بازدید در محل
inspection U بازدید معاینه
certificate of survey U گواهی بازدید
visits U بازدید دیدار
spot checks U بازدید در محل
destination inspection U بازدید در مقصد
visited U بازدید دیدار
visit U بازدید دیدار
revisit U بازدید کردن
revisited U بازدید کردن
revisiting U بازدید کردن
see over U بازدید کردن
reconnoitering U بازدید کردن
reconnoiters U بازدید کردن
reconnoitre U بازدید کردن
reconnoitres U بازدید کردن
reconnoitring U بازدید کردن
reconnoiter U بازدید کردن
surveys U بازدید کردن
survey U بازدید کردن
to return a visit U بازدید کردن
reconnoitered U بازدید کردن
revisits U بازدید کردن
inspection gallery U دالان بازدید
inspection shaft U میله بازدید
location survey U بازدید در محل
examine U بازدید کردن
examined U بازدید کردن
examines U بازدید کردن
examining U بازدید کردن
man hole U چاهک بازدید
surveyed U بازدید کردن
boarding visit U بازدید پس دادن
boarding call U دعوت به بازدید
boarding call U بازدید رسمی
reconnoitred U بازدید کردن
barrier inspection U بازدید ازموانع
reviewed U بازدید انتقاد کردن
reviewing U بازدید انتقاد کردن
visitors from abroad U بازدید کنندگان خارجی
review U بازدید انتقاد کردن
to revisit the situation U وضعیتی را بازدید کردن
visit of courtesy U بازدید رسمی نظامی
barrier inspection U بازدید کنار جاده
survey U بررسی کردن بازدید
afterflight inspection U بازدید بعد از پرواز
monitor U بازدید کار دستگاه
monitored U بازدید کار دستگاه
before flight inspection U بازدید قبل از پرواز
annual general inspection U بازدید عمومی سالیانه
man hole U دهانه بازدید ادم رو
reconnaissance U بازدید مقدماتی اکتشاف
reviews U بازدید انتقاد کردن
official visit U بازدید رسمی فرمانده
monitors U بازدید کار دستگاه
to rehash something U وضعیتی را بازدید کردن
surveyed U بررسی کردن بازدید
drop by <idiom> U بازدید از کسی با جایی
check out equipment U وسایل بازدید محل
perambulation U دور زنی بازدید
to revisit an issue U مسئله ای را بازدید کردن
surveys U بررسی کردن بازدید
man hole U دریچه بازدید سوراخ ادم رو
refers U مراجعه کردن بازدید مجدد
inspection gallery U دالان بازرسی گالری بازدید
refer U مراجعه کردن بازدید مجدد
referred U مراجعه کردن بازدید مجدد
to revisit something U بازدید کردن چیزی [مجازی]
gam U گرد امدن بازدید کردن
visit and search U بازدید و تجسس کردن ناو
step in U بازدید مختصر وکوتاهی کردن
to revisit a subject of research U سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
check off list U برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
to revisit a criminal case [judicial proceedings] U یک پرونده جنایی [رسیدگی قضائی] را بازدید کردن
muster roll U دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
rig the ship U فرمان ناو را برای بازدیداماده کنید اماده کردن ناوبرای بازدید
overhauls U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauled U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhaul U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
overhauling U سراسر بازدید کردن پیاده سوار کردن و بازدیدموتور
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
reviewed U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviewing U بازدید رسمی یاسان رسمی
reviews U بازدید رسمی یاسان رسمی
review U بازدید رسمی یاسان رسمی
checks U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
check U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
checked U بازدید کردن رسیدگی کردن سر زدن بازداشت کردن
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
inspection U بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
systems U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
trap U وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
technical U وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
micros U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
dual capable U جنگ افزار یا وسیله دو کاره وسیله یا جنگ افزاری که دونوع ماموریت انجام میدهد
physical profile U براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
noncontiguous facility U تاسیسات دور از یکان یاقسمت مربوط تاسیسات خارج از محوطه قسمتی
air landing facility U تاسیسات مخصوص پیاده شدن از راه هوا تاسیسات فرودهوایی
corporal punishment U کیفر بدنی مجازات بدنی
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
medium range U وسیله یا جنگ افزار برد متوسط
armaments U جنگ افزار موجود روی وسیله
skeleton crew U حداقل خدمه یک وسیله یا جنگ افزار
repertoire U محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
armament U جنگ افزار موجود روی وسیله
controllers U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
recuperation U تجدید کردن روغن وسیله یاجنگ افزار
controller U سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
generate U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generates U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generating U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generated U استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
surficial swellings U بادکردگی سطحی زمین در اثریخ زدن اب زیر سطحی خاک
caretaker status U وضعیت منتظر استفاده تاسیسات ذخیره تاسیسات منتظر اشغال
MSX U استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
interfacing U سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است
noncompatibility U دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
gateway U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
gateways U 1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
vendor U سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors U سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
configuration U روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
configurations U روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem U کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market U بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
pseudo random U سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
featuring U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
benchmark U برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnose U ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosed U ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
compatibility U توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
tests U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
diagnosing U ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
feature U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featured U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
features U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
benchmarks U برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
tested U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
canonical schema U نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
stations U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility U توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
disaster recovery plan U طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
fine tune U تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
stationed U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
man machine interface U سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
ergonomics U بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
documentation U اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
portability U گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hack U تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf U محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hacks U تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
usability U امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
hacked U تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
customising U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop U ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customises U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com